دلم شکسته و دیگر در کنارم نیستی

ساخت وبلاگ

امکانات وب

-->-->-->

 به آن لبخندت که چون لبخند گلهاست / به رخسارت که چون مهتاب زیباست


به گلهای بهار عشق و مستی / به قرآنی که آن را میپرستی


قسم ای نازنین تا زنده هستم / تو را من دوست دارم میپرستم


درون کلبه تاریک و تارم / تویی تنها چراغ روزگارم


کبوترهای شعرم تیر خوردند / نمیبینی که عمری بی قرارم

دلم شکسته و دیگر در کنارم نیستی...
ما را در سایت دلم شکسته و دیگر در کنارم نیستی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lamya lamya بازدید : 96 تاريخ : چهارشنبه 8 خرداد 1392 ساعت: 13:14

 يک بار دختري حين صحبت با پسري که عاشقش بود ازش پرسيد

چرا دوستم داري ؟ واسه چي عاشقمي؟پسر گفت :دليلشو نميدونم

...اما واقعا دوستت دارم دختر:تو هيچ دليلي رو نميتوني عنوان کني...

پس چطور دوستم داري؟چطور ميتوني بگي عاشقمي؟

من جدا دليلشو نميدونم اما ميتونم بهت ثابت کنم .دختر:ثابت کني!نه من

دليلتو ميخام .پسر:باشه ...باشه...ميگم...چون تو خوشگلي"صدات گرم و 

خواستنيه "هميشه بهم اهميت ميدي"دوست داشتني هستي"به خاطر 

لبخندت .دختر از جواب اون خيلي راضي و قانع شد .متاسفانه چند روز بعد

اون دختر تصادف وحشتناکي کردو به حالت کما رفت.

پسرنامه اي کنارش گذاشت با اين مضمون :عزيزم گفتم،بخاطر صداي گرمت

عاشقتم اما حالا که نميتوني حرف بزني،ميتوني؟

نه!پس من ديگه نميتونم عاشقت بمونم گفتم بخاطر اهميت دادن ها و 

مراقبت کردن هات دوستت دارم اما حالا که نميتوني برام اونجوري باشي

،پس منم نميتونم دوست داشته باشم. گفتم واسه لبخندات،براي حرکاتت

عاشقتم اما حالا نه ميتوني بخندي نه حرکت کني پس منم نميتونم 

عاشقت باشم اگه عشق هميشه يه دليل ميخوادمثل همين الان پس ديگه

براي من دليلي واسه عاشق تو بودن وجود نداره

عشق دليل ميخواد؟!

نه!معلومه که نه!

پس من هنوز هم عاشقتم!

عشق واقعي هيچوقت نمي ميره

اين هوس است که کمتر و کمتر ميشه و از بين ميره

عشق خام و ناقص ميگه:"من دوست دارم چون بهت نياز دارم

ولي عشق کامل و پخته ميگه :بهت نياز دارم چون دوستت دارم

سرنوشت تعيين ميکنه که چه شخصي تو زندگيت واردبشه

اما قلب حکم ميکنه که چه شخصي در قلبت بمونه

دلم شکسته و دیگر در کنارم نیستی...
ما را در سایت دلم شکسته و دیگر در کنارم نیستی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lamya lamya بازدید : 64 تاريخ : چهارشنبه 8 خرداد 1392 ساعت: 12:55

 با بغض نوشتم که دگر خواب ندارم


غصه شده همراه منو راه ندارم

آن دوست که بود محرم رازم

دشمن شد و بعد از آن دگر راز ندارم

در پیچش و تاب این زمانه
غصه نه کمو بسیار دیدم 
ظاهر که همه دوست بودند

باطن همه را گرگ دیدم

زین پس نخرم غصه به جانم

من درد کشیدم نگرانم

دانی که چه گفتم تو شنیدی

غصه تویی و تو را برانم
 
دلم شکسته و دیگر در کنارم نیستی...
ما را در سایت دلم شکسته و دیگر در کنارم نیستی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lamya lamya بازدید : 70 تاريخ : چهارشنبه 8 خرداد 1392 ساعت: 12:46